دیکشنری
داستان آبیدیک
با مدارا
english
1
Law
::
permissive; tolerant; indulgent
فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
با قصد قبلی
با قید این شرط که
با قید این شرط که به این شرط که با این شرط که
با قید دو فوریت
با قید ضمانت
با گچ خط کشیدن
با گذشت
با گرفتن فدیه آزاد کردن
با گلوله کشتن
با لا آمدن ماهی برای شکار حشره از سطح آب
با لبداهه حرف زدن
با متانت
با مجوز دادگاه
با مجوز قانونی
با محبت
با مدارا
با مروت
با مروت کردن
با مزه
با مساعدت
با مشت گرفتن
با معرفت
با ملاحظه
با ملاحظه به
با من غرض دارد
با مهلت ده روزه
با مهلت کم یا کوتاه
با موافقت طرفین
با موفقیت
با ناظر
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید